ترجمان یکی از سایت‌هایی هست که خیلی دوست دارم که مطالبش رو دنبال کنم ولی در عمل اتفاقی که افتاده اینه که تو کانال تلگرامش عضو هستم و توییترش فالو کردم اما فقط همین، گاهی حتی تیتر مقاله‌ای نظرم رو جلب می‌کنه و لینکش رو یه جا ذخیره می‌کنم تا سر فرصت بخونم ولی خوب معمولا همینجا تموم میشه ماجرا. بگذریم هدف گفتن اینا نبود، می‌خواستم مقاله‌ای رو معرفی کنم که به این سرنوشت شوم دچار نشده :دی

اگر در خانواده‌ای فقیر به دنیا بیایید، احتمالاً هیچ‌وقت رئیس نخواهید شد

راستش اسم مقاله با اینکه نظرم رو جلب کرد و خوندمش، به نظرم چندان عبارات صحیحی نیست و حتی مناسب برای این مقاله.

از اون بدتر جمله‌ای که زیر تیتر مقاله نوشته شده: اگر کتاب «سقف طبقاتی» را بخوانید، می‌فهمید موفقیت هیچ ربطی به شایستگی ندارد.

اما خوب خوندن مقاله رو توصیه می‌کنم. یه بند از مقاله رو اینجا اوردم ولی توصیه می‌کنم که حتما کاملش رو بخونین.

هم در ایالات متحده و هم در بریتانیا یک باور پنهانِ واقعاً قوی و بسیار رایج وجود دارد -در آمریکا، همان رؤیای آمریکایی است- که موفقیت و شایستگی تقریباً یک چیز هستند، که اگر شما واقعاً ثروتمند هستید، حتماً باهوش و سخت‌کوش بوده‌اید، و اگر فقیر هستید، حتماً یک جای کارتان می‌لنگد. مردم می‌خواهند باور کنند که به‌واسطۀ هوش و استعدادشان به جایی که هستند رسیده‌اند. و اغلب هم این تا حدی درست است، اما این هم درست است که بالأخره کسانی هستند که احتمالاً به همان اندازه باهوش و مستعد بوده‌اند و حالا در جایی که باید باشند نیستند، به‌دلیل موانعی که وجود داشته است. کنارآمدن با این تصور که شاید کس دیگری بیشتر از من شایستۀ داشتن این موقعیت بوده دشوار است، و به نظرم تقریباً هر کسی دوست دارد قصه‌ای از اینکه چطور با تکیه بر خودش به آن موقعیت رسیده تعریف کند.

(محمد صادق تقی دیزج)