یکی از نزدیکام یه مشکلی براش پیش اومده بود و باید عمل میکرد و مام رفتیم بیمارستان.

۲۷ام اسفند بود روز عمل. ولی تا قبل ۱ ام بیمارستان بود و مام میرفتیم سرش میزدیم و بعد مرخص شد.

میخوام بگم خیلیا این روزا (ک عیدم هست حتی) خیلی درگیرن. روز عمل خیلی اینو حس کردم؛

تا الان همچین موقعیتیو توش نبودم.

که واقعا نگران پشت اتاق عمل باشم و همه امیدم فقط به خدا باشه و ناتوانیمونو واقعا حس کنم.

خیلیای دیگه هم بودن برا مریضاشون. و عملای حساس تر. خیلی حساس حتی.

میخوام بگم واقعا باید خدا رو شکر کنیم. بخاطر آدمای دورمون که هستن. که زنده و سالمیم. بخاطر هرچیزی که داریمو بهش بی توجهیم. اگه مریض شیم /شن ،قدر اون عضو/آدم رو میفهمیم.


امیدوارم قدر خیلی چیزا رو بدونیم و ازش استفاده کنیم و شاکر باشیم،

به جای بدبینی،غر زدن، بی توجهی، دعوا، و ... . :)


(ناشناس)