نه من بیهوده گردِ کوچه و بازار می‌گردم / مذاق عاشقی دارم پیِ دیدار می‌گردم

خدایا رحم کن بر من؛ پریشان وار می‌گردم / خطاکارم؛ گنه‌کارم؛ به حال زار می‌گردم

شراب شوق می‌نوشم؛ به گرد یار می‌گردم / سخن مستانه می‌گویم؛ ولی هوشیار می‌گردم

گهی خندم، گهی گریَم، گهی افتم، گهی خیزم / مسیحا در دلم پیدا؛ و من بیمار می‌گردم

بیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را / غلام شمس تبریزم؛ قلندروار می‌گردم


#شعر

#مولانا

(عرفان فرهادی)