دارم با خودم فکر میکنم که چقدر داره برام خستهکننده میشه این بمباران بحثهای سیاسی، عقیدتی، فرهنگی، دینی و...
انگاری گاهی دلم میخواد برم یه جایی آروم توی یه دشت حاصلخیز، یه کلبهی کوچولو بسازم. خانوادهام رو ببرم اونجا.
شبا ستارهها رو نگاه کنم و با صدای جیرجیرکها بخوابم. صبحا برم و لای سبزهها دراز بکشم و لباسم گرد و خاکی شه و خیالیم نباشه.
ناهار ماست و خیار و نون بخورم. تخم مرغی که روی آتیشی که با بدبختی با چوب جمع کردن درست کردی.
کتاب بخونم زیر نور چراغی که باد بزنه و خاموشش کنه.
دور از حرفهای آدمها، دور از حرفهای سیاسیون، دور از طوفان بیامان نظرهای تند سیاسی و عقیدتی.
دارم با خودم فکر میکنم که گاهی چقدر و چقدر برعکس میگیریم چیزهارو. نشانههایی رو که اومده بود تا بینظمیها و بدعادتیها رو بشکنه و اصلاح کنه میکنیم حلقهی دار و بیشتر فشار میدیم رو گردن بقیه.
گاهی دوست دارم از تمام این فضاها دور بشم،فرسنگها و کیلومترها. انگاری انقدر هوای سمی بدفهمی و نگاه خشک و متعصب تنفس کردم که دیگه کمکم دارم مسموم میشم.
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی، کعبه و بتخانه یکیست.
(میلاد آقاجوهری)
اما فکر نمیکنم این احساس ما چیزی رو در مورد واقعیت و تاثیر پذیریش از ما تغییر بده. چه اون رو دوست داشته باشیم/نداشته باشیم، همه مسئولیتی درباره اجتماعمون داریم و مسیر تغییرش هم عموما از همین مسیرهای سیاسی، فرهنگی و غیره ای میگذره که اینجا نکوهش شدهان.
البته قطعا برای ما اختیار بیتفاوتی اتخاذ کردن و دور شدن از این فضای حقیقتا مسموم، محفوظه. در عین حال، اگر ذره ای به مفید واقع شدن این جدلها و درگیریها امید داریم، فکر میکنم ایجاب اخلاقی ای به ادامهشون داریم، حتی اگر آکنده از کجفهمی، تعصب، دورویی و نگاه دگم باشن. افرادی که داخل این فضا فعالیت میکنن و انگیزههاشون به هیچ وجه مثبت نیست، مطلقا اهمیتی به رفتار ما نمیدن و ما هم با فرار از واقعیت، کمکی به بهبودش نمیکنیم.
در مورد اون شعر عماد خراسانی هم، فکر میکنم مروج یک نگاه و تفکر بسیار سادهانگارانهست. در جهانای که عمیقا درگیر پیچیدگیه، تفاوت و حتی تضاد دیدگاه ها، لزوما نشانه کوتهنظری نیست. به طور خاص، این وقتی تشدید میشه که موضوع بحث مرتبط با انسان باشه. چیزی که مصداق کوتهنظریه، احتمالا این نگرش از بالا به پایینه که دو طرف هر جدلای رو کوتهفکر فرض کنیم و خودمون رو صاحب یک بینش عمیق که اینها قادر به درکش نیستن.